کارگران بخش الکترو ایزولاسیون دست به اعتصاب زدند. خواست کارگران لغو حکم اخراج همکارانشان بود. کارفر دو نفر از کارگران را اخراج نمود و برای تنبيه کارگران حقوقهای آنها را از 700 هزار تومان به 300 هزارتومان کاهش داد. یکی از کارگران می گوید عدم موفقیت ما حضور نیروی اطلاعات و حراست و اداره کار بود که همگی با هم علیه کارگران عمل کردند و در عین حال ما نتوانستیم حمایت سایر بخشهای این فاز را جالب کنیم. در این اعتصاب تنها ماندیم. تنها راهی که داشتيم اينبود که اولتیماتوم بدهیم و بتوانیم سازمان یافته تر اقدام کنیم و این تعرض و بی شرمی را درهم بشکنیم. اکنون کارگران به سرکار خود باز گشتند اما هنوز امید دارند با این اولتیماتوم می توانند بار دیگر قوی تر به میدان بیایند.
اعتصاب کارگران کارگاه مرکزی فاز 1
3 روز است که حقوق کارگران این بخش به تعویق افتاده است. کارگران تجربه دارند. اگر تنها چند روز دیگر بگذرد، باید مثل سایر کارگران نه تنها در عسلویه بلکه در اکثر مراکز کارگری فاتحه حقوق خود را بخوانند. کارگران جمعی تصمیم به اعتصاب می گیرند. روز دوشنبه از همان ساعات اولیه کارگران در محل کار اعتصاب می کنند و اعلام می کنند تا حقوقهای ما پرداخت نشود کار نخواهیم کرد. حراست و کارفرما و نیروهای اطلاعاتی سریع وارد میدان می شوند و کارگران را دعوت به آرامش میکنند. ابتدا تلاش می کنند با تهدید کارگران را به سر کار باز گردانند. سپس وعده می دهند سریع حقوقهای شما پرداخت خواهد شد. کارگران اعلام می کنند تا حقوقها پرداخت نشود باز گشتن سرکار امکان ندارد. در همان چند ساعت اولیه اعتصاب کارگران متحد و پیروزمندانه به سر کار بر می گردند چرا که حقوقها سریعا پرداخت می شود.
کشمکش فاز 5 و 6
در فاز 5 و 6 عسلویه تعداد زیادی از کارگران هنوز حقوقهای خود را دریافت نکردند. کارفرما با تهدید کاهش نیروی کار و اخراج تلاش دارد کارگران را ساکت کند. در این بخش هر هفته تعدادی کارگر اخراج می شود و نیروی کار جدید با مزایا و حقوق کمتر استخدادم می شوند.
فاز 9 و 10 و "کارگران بلوچستانی"
در این بخش عسلویه تعداد قابل ملاحظه ای کارگران از استان سیستان و بلوچستان کار می کنند. این کارگران حداقل هر کدام حقوق 4 الی 5 ماه را از صاحب کار طلبکارند. اخراج در عسلويه روتین است. نداشتن قرار داد و مزایا و نداشتن بیمه از دیگر مشکلات کارگران این بخش است. یکی از کارگران می گوید حقوق ما را به 220 هزار تومان کاهش دادند. اگر هم اعتراض کنیم با ماشین حراست ما را تا خروجی عسلویه همراهی می کنند. آنهم با دست خالی! حتی حقوقهای چند ماه ما را پرداخت نمی کنند. در عسلویه تقریبا 90 درصد کارگران حرفه ای و غیر حرفه ای دارای قرار داد کار نیستند. کارفرما و شرکتهای مختلف که در این منطقه هستند تنها تازیانه در حین کار را کم دارند. اينجا تفاوتی با دوران بربریت ندارد.
پیمانگاران و شرکتها اعلام می کنند دولت به ما بودجه نداده است. پولها از مرکز نیامده است و جالبتر از همه اعلام ورشکستی شرکتها است. هر بار با اعلام ورشکستی شرکتی صدها کارگر که چندین ماه بشدت استثمار شدند و بدور از خانواده کار شاق کردند، بايد دست خالی به شهرستان برگردند. به همين سادگى!
کارگران پتروشیمی تبریز
اینجا هنوز به تمام معنا تمامی بخشها راه نیفتاده است. بیش از 5 هزار کارگر دارد. اکثر این کارگران یا قرارداد ندارند یا قراردادهايشان موقت است. بیمه درمانی، بیمه باز نشستگی، بیمه حوادث، و ... کارگران در ایران از یاد برده اند که چنین حقی هم دارند. بخش اساسی مبارزات کارگران اینجا نیز برای پرداخت حقوق معوقه است. اینجا نیز کارگران از نبود تشکل و نمایندگان خود رنج می برند . 5 هزار کارگر که حتی حق انتخاب نمایندگان مستقل خود را ندارند. حقوق کارگران نیز متفاوت است. اکثریت کارگران بین 220 تا 350 تومان حقوق می گیرند. البته باید این را نیز بگوئیم که در همین کارخانه پتروشیمی کسانی هستند که مبلغهای هنگفتی دریافت می کنند. مثلا تعدادی بین 1 میلیون 200 تا یک میلیون 800 تومان حقوق دریافت می کنند. در مورد کارگرانی که حقوقهای آنها پایین است در خیلی موارد همین حقوق ناچیز هم پرداخت نمی شود. کارگران اینجا نیز با مشکل پرداخت حقوقهای به موقع روبرو هستند. مواردی در سال جاری کارگران به اداره کار مراجعه و شکایت کرده اند اما تنها پاسخ اخراج کارگران بود. اخراج حربه کارفرما در مقابل اعتراض کارگران به بالا کشیدن حقوقها است. کارفرمایان براى استثمار بيشتر کارگران سعى ميکنند هميشه چند ماه حقوقهای کارگران را پرداخت نکنند.
کارخانه پتروشیمی ارومیه
اینجا بیش از 300 کارگر دارد. این کارگران حقوقشان از 200 هزار تومان تا 350 هزارتومان است. کارگران تشکلی ندارند. نمایندگانی ندارند. معمولا کارگران فردی برای خواستهای خود مراجعه می کنند. در مورد قرارداد کاری و بیمه ها باید گفت اینجا نیز مثل سایر مراکز کارگری بیمه ها به فراموشی سپرده شده است. کارگران خوشحال هستند تا حدودی حقوق آنها منظم پرداخت می شود.
فاز یک و دوی ارومیه
شهرکهای صنعتی در شهر ارومیه، تمامی مراکز کارگری و کارگاه های کوچک و بزرگ، در این دو منطقه است. یکسری از کارخانه ها نيز در مسیر جاده سلماس - مهاباد نیز هستند. کارگران در این مراکز حداکثر حقوقی که دارند 250 هزارتومان بدون قرارداد و مزایا است. در گزارشات آتی سراغ وضعیت یکایک این مراکز خواهم رفت و تلاش می کنیم موقعیت و وضعیت طبقه کارگر در ایران را نشان دهیم. لازم به ذکر است بدونه همکاری حراست و اطلاعات و نیروهای سرکوبگر کارفرما نمی تواند این گونه کارگران را استثمار کند. مواردی با تهدید کارگران که "علیه امنیت ملی" عمل کردی و پراکندگی و نداشتن تشکلهای مستقل کارگری و نمایندگان خود کافرما موفق می شود.
گزارشی کوتاه در مورد اعتراض پرسنل بیمارستانها در ارومیه
در بیمارستان خمینی که بخش آموزشی نیز دارد در اعتراض به ساعات کار زیاد و طاقت فرسا و حقوقهای خیلی پایین اعتراضی در تاریخ 2 دسامبر 2007 صورت گرفته است. گزارش تاکيد ميکند که پارسال نیز پرسنل و پرستاران اين بيمارستان اعتراضاتی را سازمان دادند که همراه با موفقیت بود. امسال اما وعده هائی داده است. اما تاکنون از اجرای این وعده ها خبری به دست ما نرسیده است.
کارخانه چینی در کرمانشاه
کارخانه چینی در کرمانشاه مثل سایر مراکز کارگری، نداشتن قراردادکار، پرداخت نکردن حقوق و مزیای کارگران از جمله مشکلات کارگران است. اما فراتر از اینها نداشتن تشکل کارگری در این مرکز است.
کارخانه آب معدنی دماوند
کارگران این کارخانه چندین ماه است حقوق دریافت نکرده اند. کارفرما اعلام ورشکستی کرده است و به کارگران اعلام کرده است که همه بیکار می شوند. بیش از 50 نفر کارگر در این مرکز مشغول به کار هستند. کارگران تا کنون با مراجعه به اداره کار و مراکز ذیربط تلاش داشتند حقوقهای خود را دریافت کنند. تاکنون حقوق کارگران پرداخت نشده است .
دماوند و مدرسه کودکان
هوای این منطقه بشدت سرد شده است. حتما در گزارشات دیگری از وضعیت اینجا و کارگران مهاجر و فصلی مفصلتر صحبت خواهیم کرد. اما صحبت امروز در مورد مدرسه ای است که بیش از 120 دانش آموز دارد. این مدرسه ابتدائی است و شخصی به اسم محمد نوری این مدرسه را اهدا کرده به کودکان این منطقه که بتوانند حداقل مدرسه بروند و سواد ابتدائی داشته باشند.از طرف آموزش و پرورش اعلام شده است که به این مدرسه هچ گونه امکاناتی اختصاص پیدا نخواهد کرد. خانواده ها مجبور هستند پول سرویس کودکان را پرداخت کنند و دستمزد معلمینی که در این مدرسه تدریس می کنند. همچنین گرمای این مدرسه و نظافت و غیره باید هزینه اش را خانواده ها تامین کنند. این مدرسه کودکان ثروت مند و صاحبان قدرت نیست. در این مدرسه کودکان بردگان درس ميخوانند. دماوند و اطراف دماوند مرکز صنعتی نیست، اصلا صنعتی نیست. منطقه اى است که آقازاده ها باید از آب و هوای سالم برخوردار باشند و مهاجرین و کارگران فصلی مشغول ساختمان سازی برای آقازادگان و خانواده های آنها نيز برده های خانواده های این آقازاده ها! یک گشت کوتاه در این منطقه هر انسان با وجدان را بشدت آزار می دهد. این مدرسه در آستانه تعطيلی است.
اعتصاب و اعتراضات کارگران شاهو در سنندج
بیش از 3 سال است که در این مرکز کارگری شاهد کشمکش بین کارفرما، اداره کار، حراست و اطلاعات هستیم. در ماههای گذشته کارفرما طی بخشنامه ای افزایش ساعت کار بدون حقوق و افزایش دستمزد را به کارگران اعلام کرد. کارگران سریع به این بخشنامه اعتراض کردند. کارگران اعلام کردند زیر بار افزایش ساعت کار نخواهند رفت. کارگران دست از کار کشیدند و نمایندگان خود را به اداره کار و استانداری فرستادند. در نتیجه این اعتراض کارگران موفق شدند اين سیاست ضد کارگری را عقب برانند. اما در اواخر آبان ماه و اوایل آذر، این بار کارفرما با توطئه تازه وارد میدان شد. گفت این کارخانه سود آوری ندارد و کارخانه را تعطیل می کنیم. کارگران شاهو در مجمع عمومی خود تصمیم به اعتصاب گرفتند. اولتیماتوم و تهدید کارگران شاهو این بار نیز موثر شد و یکبار دیگر متحد و متشکل ورقی دیگر از تاریخ مبارزه طبقه کارگر را از آن خود کردند.
با اجرا و تعهد کارفرما مبنی بر:
1- قرار شد از فردا صبح سرویسهای ایاب و ذهاب کارگران دایر و آنان طبق معمول بر سر کارهای خود حاضر شوند.
2- توافق شد ساعت کار کارگران بر اساس قانون کار و هفته ای 44 ساعت باشد و اگر کارگران بیش از این ساعت کار کردند اضافه کاری دریافت نمایند.
3- کارفرما متعهد شد سر هر ماه و بموقع دستمزد کارگران را پرداخت نماید.
4- کارفرما متعهد شد مسئله بازنشستگی 30 نفر از کارگران را فورا حل کند. بر اساس این توافق و پس از پایان مذاکره بلافاصله کارفرما دو تن از نماینده های کارگران را برای پیگیری و حل مسئله بازنشستگی 30 نفر از کارگران به اداره تامین اجتماعی سنندج فرستاد.
5- کارفرما از چند ماه پیش غذای گرم در کارخانه را قطع و به جای آن به کارگران پول یک وعده غذا را پرداخت میکرد که توافق شد از فردا یک وعده غذای گرم در کارخانه به کارگران داده شود.
6- کارفرما قول داد در اسرع وقت مشکل بهداشت کارخانه را حل کند.
کارگران شاهو به قدرت برگزاری مجمع عمومی و اراده متحد کارگران در مقابل زورگوئی کارفرما و دولت آگاه هستند.
کارگران نیرو رخش پیروز شدند
بعد از 6 روز مبارزه و اعتصاب کارگران به خواستهای خود دست یافتند. باید به توطئه کارفرما اشاره کرد که تلاش نمود صف متحد کارگران را دچار پراکندگی کند. و با وعدهای توخالی تعدادی از کارگران را راضی کند که به سرکار برگردند. کارگران با هوشیاری به این توطئه پاسخ دادند. توانستند متشکل در مقابل کارفرما بایستند و تا رسیدن به خواستهای خود همچنان به اعتصاب ادامه دهند. در شهر سنندج کارگران تجربیات مهمی در چند ساله اخیر کسب کردند. احکام اخراج نمی تواند صف متشکل کارگران را از هم پراکنده کند.
قرار شد که حقوقهای معوقه 3 ماه کارگران یکجا پرداخت شود. 6 نفر کارگری که حکم اخراج آنها صادر شده بود لغو گردد و همچنین ساماندهی دستگاههای گرمایشی، بهداشت و امکانات رفاهی در محیط کار در سراع وقت اجرا شود. در همان روز اول بعد از اعتصاب دستگاههای گرمایشی به راه افتاد. کارگران پیروز شدند و کارفرما را به عقب راندند. رمز این پیروزی چیزی بجز اتحاد کارگران و ایستادگی آنها در مقابل توطئه های کارفرما نبود.
اخراج کارگران آب معدنی ارس مریوان
28 کارگر این مرکز در 27 ابان بدون پرداخت حقوقهای چند ماهشان اخراج می شوند. یکی از کارگران با عصبانت می گوید: اینجا پول داشته باشى رهبر را هم می توانید بخرید. حالا مسئولین اداره کار را نمی شود با 300 هزارتومان خرید. رابطه بده بستان اداره کارها و سایر ارگانهای مربوطه جان به لب کارگران رسانده است. *
اعتصاب کارگران سد گاران مریوان
موکریان نیوز: طی روزهای گذشته جمعی از کارگران واحد ژئوتکنیک سد گاران مریوان ، در اعتراض به عدم پراخت حقوق ماهیانه خود دست به اعتصاب زدند. این کارگران که حدود 5 ماه است حقوق خود را دریافت نکرده اند ، روزانه مجبور به انجام 12 ساعت کار سخت در ازای احتساب فقط 2 ساعت اضافه کار می باشند. گفتنی است این اعتصاب، سومین اعتصاب کارگران واحد ژئو تکنیک سد گاران مریوان در سه ماه گذشته می باشد.